اخیراً مفهوم «ذخیره استراتژیک بیت کوین» شروع به جلب توجه بیت کوینداران کرده است. ترامپ از نگهداری یک ذخیره از بیت کوینهای ضبطشده حمایت کرده اما برخی پیشنهادات فراتر از آن رفتهاند. اکنون لایحهای مثل «قانون بیت کوین» سناتور لمیس پیشنهاد میکند که دولت ایالات متحده به مدت پنج سال ۱ میلیون BTC خریداری کند.
در میان علاقمندان به بیت کوین، مفهوم ذخیره استراتژیک تقریباً بهعنوان یک نتیجه بدیهی به حساب میآید. اما من فکر نمیکنم این امر احتمالاً اتفاق بیفتد و همچنین فکر نمیکنم ایده خوبی باشد.
بگذارید توضیح دهم.
آیا ما در مورد یک ذخیره، یک صندوق ثروت دولتی یا یک ذخیره صحبت میکنیم؟
اول، مفهوم «ذخیره» بیت کوینها مطرح است. ترامپ در سخنرانی پیش از انتخابات خود در نشویل به این موضوع اشاره کرد و گفت: «من اعلام میکنم که اگر انتخاب شوم، سیاست دولت من، ایالات متحده آمریکا، این خواهد بود که ۱۰۰% تمام بیت کوینهایی که دولت ایالات متحده در حال حاضر دارد یا در آینده بدست میآورد را نگه دارد. […] این در واقع به عنوان هسته ذخیره استراتژیک ملی بیت کوین عمل خواهد کرد.»
این آنچه من در مورد آن صحبت میکنم نیست. (در واقع، من به شدت از ایده ذخیره حمایت میکنم). در مورد خرید بیت کوینهای اضافی توسط دولت ایالات متحده صحبت میکنم. پیشنهادات از خرید تقریباً ۸۰۰,۰۰۰ BTC (BPI) تا ۱ میلیون BTC (لمیس) و ۴ میلیون BTC (RFK Jr) متغیر است.
سناتور لمیس، مایکل سیلر و موسسه سیاست بیت کوین (در میان بسیاری دیگر) در مورد «ذخیره استراتژیک بیت کوین» صحبت کردهاند.
بر اساس چهارچوب سناتور لمیس، دولت ایالات متحده باید در مدت پنج سال ۱ میلیون BTC خریداری کند و آنها را حداقل به مدت ۲۰ سال نگهداری کند. منطق این ذخیره بیان شده است که «شرایط مالی ایالات متحده را تقویت کند و حفاظی در برابر عدم قطعیت اقتصادی و ناپایداری مالی فراهم کند.» لایحه لمیس بهطور خاص میگوید که SBR «موقعیت دلار را تقویت خواهد کرد» و آن را با نقش طلا در دورانهای مالی پیشین مقایسه میکند.
مهم است که این پیشنهادات را از مفهوم کسب بیت کوین در یک صندوق ثروت دولتی، همانطور که جورج سِلجین میکند، متمایز کنیم. تا جایی که من میتوانم بگویم، هیچ یک از حامیان اصلی SBR آن را به عنوان یک دارایی در یک پرتفوی سرمایهگذاری دولتی نمینگرند – آنها بهطور صریح بیت کوین را به دلار متصل کرده و پیشنهاد میکنند که بیت کوین واقعاً دلار را تقویت خواهد کرد. این بدان معناست که آنها یک سیستم پولی را تصور میکنند که در آن بیت کوین نوعی نقش فعال ایفا میکند – در حال حاضر، همان نقش به عنوان ذخایر ارزی را بازی میکند، اما شاید در آینده، به عنوان اساس واقعی یک استاندارد کالایی جدید، شبیه به برتون وودز I. (برای کسانی که فکر میکنند من اغراق میکنم، تنها کافی است متنهایی که بهوسیله حامیان SBR نوشته شدهاند را بخوانید.)
برای وضوح، من به هیچ عنوان با این ایده که تنها بر روی بیت کوینهای ضبطشده فعلی نگهداشته شوند (که فکر میکنم سیاست نهایی ترامپ خواهد بود) مخالف نیستم، و حتی با ایده قرار دادن بیت کوین در یک صندوق ثروت دولتی (اگرچه ایالات متحده چنین چیزی ندارد) مخالف نیستم. من در واقع در حال استدلال در برابر ایده ایجاد یک ذخیره «استراتژیک» از بیت کوینها و دادن هر نوع نقشی به آن هستم.
یک ذخیره بیت کوین دلار را تضعیف میکند، نه تقویت
نقطه اصلی و مهم من این است که یک ذخیره بیت کوین نمیتواند دلار را تقویت کند. بر خلاف کشورهای دیگر، ایالات متحده ارز ذخیره جهانی را صادر میکند. کشورهای دیگر میتوانند در مورد خرید بیت کوین آزمایش کنند و واقعاً چند کشور این کار را کردهاند.
اگر شما روسیه یا ایران باشید، ممکن است منطقی باشد که به یک دارایی غیرقابل ضبط در ذخایر ارز خارجی خود فکر کنید، به ویژه پس از آنکه ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ خزانهداری روسیه را مصادره کرد. اما ایالات متحده نیازی به محافظت از خود در برابر دلار ندارد، زیرا خود اقدام به صدور دلار میکند.
خرید بیت کوینها و اختصاص دادن نقش پولی به آنها – چه به عنوان ذخایر ارزی یا چیز دیگری – به این معناست که ایالات متحده در حال از دست دادن اعتماد به سیستم فعلی بر اساس دلار است.
دولت ایالات متحده در حال اشاره به یک حرکت به سمت استاندارد فیات غیرقابل تبدیل خواهد بود که سیستم را به هرج و مرج خواهد انداخت. در حال حاضر، دلار «با» نقش ایالات متحده به عنوان متولی تجارت جهانی، استحکام اقتصاد ایالات متحده، توانایی دولت ایالات متحده در پیشبرد قدرت سخت و نرم، عمق بازارهای اوراق بهادار ایالات متحده و شمول دلار در تجارت و مالی جهانی «پشتیبانی» میشود.
اگر دولت ایالات متحده بخواهد یک تغییر ناگهانی ایجاد کند و بگوید «ما در حال reconsider کردن کل این موضوع واشنگتن کنسنسوس هستیم»، بازارها شروع به سوال کردن خواهند کرد که دقیقاً دولت چه میداند. آیا آنها در حال برنامهریزی برای پیشفرض هستند؟ آیا آنها قصد دارند مؤسسات برتون وودز را منحل کنند؟ آیا آنها پیشبینی کسریهای عظیم و نرخهای بالا را دارند؟
بهوضوح میگویم، من فکر نمیکنم که دولت در حال بررسی هیچ یک از این مسائل باشد، اما فکر میکنم که معاملهگران اوراق قرضه بلافاصله نگران میشوند.
«اما ما در مورد انتقال به نوعی استاندارد نئوطلا نبودهایم، با دلار بهعنوان وزنی از بیت کوین. ما فقط در مورد خرید مقداری بیت کوین و قرار دادن آن در ترازنامه ایالات متحده صحبت میکنیم»، ممکن است شما اعتراض کنید.
این راهی نیست که بازارها به آن نگاه میکنند. اگر بیت کوین در ترازنامه تنها به عنوان نمادی خدمت کند، هزینهای فوقالعاده خواهد شد. خرید یک میلیون بیت کوین در قیمتهای کنونی ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت – و به طور طبیعی، اگر دولت ایالات متحده بهعنوان یک خریدار بیتوجه به قیمت شناخته شود، ایالات متحده ممکن است در نهایت با ۱ میلیون دلار به ازای هر سکه خریداری کند – برابر با ۱ تریلیون دلار برای ذخیره. این هزینهای فوقالعاده معنیدار است که باید برای چیزهای دیگر خرج شود.
شک دارم که بازار خریدهای بیت کوین را نه به عنوان نمادین، بلکه بهعنوان اولین قدم در یک فرایند برگشت به یک استاندارد کالایی جدید برای دلار در نظر بگیرد که در آن بیت کوین، به جای طلا، به عنوان پشتوانه باشد.
آستین کمپبل میگوید که این «سقوط دلار را تسریع میکند، زیرا به جهان نشان میدهد که ایالات متحده قصد ندارد وضعیت مالی خود را به خوبی مدیریت کند و احتمالاً در یک نقطه به BTC دوباره نامگذاری خواهد شد.»
فرض کنید احتمال اینکه یک ذخیره SBR به سبک لمیس واقعاً به ۱ نزدیک شود. شما میدانید، زیرا بازارهای مالی وارد فروپاشی خواهند شد. نرخ بهره بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت، زیرا سرمایهگذاران در بدهیهای ایالات متحده شروع به سوال خواهند کرد که آیا ایالات متحده به فکر یک انقطاع جدی با برتون وودز II است.
هزینه سرمایه برای همه مردم جهان به شدت افزایش خواهد یافت. احتمالاً تورم شتاب خواهد گرفت. یک توزیع عظیم ثروت اتفاق خواهد افتاد، زیرا بازارهای مالی سقوط خواهد کرد و بیت کوین به شدت افزایش خواهد یافت.
به عبارت دیگر، اگر ایالات متحده به فکر رها کردن قریبالوقوع سیستم پولی فعلی و نسبت دادن آن به یک استاندارد پولی جدید باشد که بر اساس طلا نیست، بلکه یک دارایی نوظهور بسیار ناپایدار است، این باعث وحشت کامل میان طلبکاران آن خواهد شد.
به نظر من، اگر بهطور نزدیک به ذخیرهای به سبک لمیس برسیم، بازارها به صورت پیشبینیشده شروع به دیوانه شدن خواهند کرد و ترامپ مجبور به عقبنشینی از سیاست خواهد بود.
در حالی که حامیان BSR ممکن است ادعا کنند که از استاندارد نئوطلا به صورت کامل با بیت کوین به عنوان پایه دفاع نمیکنند، نیتهای بیان شده آنها (باز هم، فقط پیشنهاداتشان را بخوانید) به قدری تهاجمی هستند که اگر ذخیره به واقعیت نزدیک شود، قطعاً بازارهای خزانه را به شدت نگران خواهد کرد.
ایجاد یک SBR غیرمعقول سیاسی خواهد بود
برای من واضح است که هر نوع قانونی که پیشنهاد یک ذخیره استراتژیک بیت کوین را بدهد، در کنگره بهطور کامل بیاستفاده خواهد بود. من از تجربه شخصی سخن میگویم که چند هفته پیش از تعدادی از اعضای کنگره طرفدار کریپتو در واشنگتن بازدید کردم. کنگره در موقعیت حساسی قرار دارد، بهطوری که جمهوریخواهان دارای اکثریت کمی هستند. آنها نمیتوانند چیزی را بهطور حزبی پیش ببرند و همچنین برای من روشن نیست که آیا جمهوریخواهان حتی روی این موضوع بهعنوان یک بلوک واحد رأیخواهی میکنند یا خیر.
حامیان ذخیره به شدت اصرار دارند که اجرایی میتواند منابع مالی برای ذخیره را بدون مصوبات قانونی پیدا کند. مسلماً روشهایی وجود دارد که اجرایی میتواند پول را بدون مجوز قبلی از کنگره خرج کند. بیت کوینداران روشهای مختلفی را پیشنهاد دادهاند. اما تمام اینها از موضوع دور هستند. یک ذخیره بیت کوین که بهوسیله دستور اجرایی اعمال شود بهطور غیر دموکراتیک اجرا خواهد شد و احتمالاً در دولتهای بعدی لغو خواهد شد، مگر اینکه در کنگره رأیگیری شود.
این را بهگونهای دیگر تصور کنید. اجرایی میتواند بهطور یکجانبه تصمیم به آغاز یک جنگ خارجی پرهزینه بگیرد و راههایی برای تأمین مالی آن از طریق طرحهای مختلف درآمدزایی پیدا کند. اما چنین اقدامی به شدت نامطلوب خواهد بود، زیرا مردم بهدرستی آن را بسیار غیر دموکراتیک میدانند. توازن قدرت در جمهوری ما مشخص کرده است که رئیسجمهور عمل میکند، اما کنگره مجاز میکند (و به تخصیص منابع میپردازد). ما هیچ دیکتاتوری در رأس کار نداریم.
چون کنگره کنترل هزینهها را در دست دارد، شهروندان آمریکایی در واقع در مورد تصمیمات مالی عمده مشاوره میشوند.
به عبارت دیگر، در یک خانواده، شوهر ممکن است با استفاده از کارت اعتباری خود برای خریدهای جزئی مشکلی نداشته باشد. اما اگر او تصمیم بگیرد یک خودرو جدید یا یک خانه بخرد، او قطعاً ترجیح میدهد که مشورت شود. البته، از لحاظ مکانیکی، او ممکن است بتواند با کارت اعتباری شوهرش یک خودرو بخرد اگر حد آن کافی باشد. اما این مقصود را از دست میدهد. او باید برای یک تصمیم عمده مانند این با شوهرش مشورت کند. رئیسجمهور باید برای هر هزینه عمده با کنگره (و بهتبع آن، مردم آمریکایی) مشورت کند. و یک ذخیره بیت کوین قطعاً در این دسته قرار میگیرد.
«اما ترامپ یک مأموریت دارد»، ممکن است بگویید. اما این درست نیست. او هیچ مأوریتی برای هزینه کردن صدها میلیارد دلار برای یک ذخیره استراتژیک بیت کوین ندارد. او در این مورد کمپین نکرد. این موضوع در مناظرهها یا بهطور معناداری در رسانهها مطرح نشد.
او در مورد یک ذخیره بیت کوین (یعنی نگهداشتن بیت کوینهای ضبطشده فعلی) در سخنرانیاش در نشویل صحبت کرد، نه خرید اضافی بیت کوین برای دولت. تلاش ترامپ برای ایجاد راهحلی برای دور زدن کنگره به منظور هزینه کردن منابع دولتی برای بیت کوین، بهسرعت غیرمحبوب خواهد بود. این میتواند بیشتر از سرمایه سیاسی محدود او را مصرف کند. و ترامپ برنامهای دارد که بسیار فراتر از مسائل بیت کوین است. من انتظار دارم که این منطق سیاسی در نهایت برای او روشن شود، حتی اگر او بهطور موقت از مفهوم ذخیره هیجانزده شده باشد.
مشکل دیگر با تحمیل خریدهای بیت کوین از طریق دستور اجرایی (اگر این نیز ممکن باشد) این است که چیزی که بهراحتی انجام میشود بهراحتی هم لغو میشود. اگر چنین سیاستی نامطلوب باشد – و من معتقدیم که این چنین است – دولت دموکرات آینده بدون شک بلافاصله ذخیره را به فروش خواهد رساند، که باعث هرج و مرج در بازارهای بیت کوین میشود.
آنچه بیت کوینداران باید بخواهند، توافق دموکراتیک است که یک ذخیره یا ذخیرهگاه بیت کوین ایده خوبی است و این سیاست را از طریق قانونگذاری دو حزبی، یا حتی اصلاح قانون اساسی عملی کند. بهطور کلی، تغییرات مالی معنادار از طریق قانونگذاری انجام میشود، مانند «قانون ذخیره طلا» سال ۱۹۳۴، یا «قطعنامه بند طلا» در ۱۹۷۷ پس از تعلیق برتون وودز I نیکسون.
بیت کوینداران باید بخواهند که یک ذخیره بیت کوین پایدار باشد، نه یک پدیده زودگذر. سیاست مبتنی بر دستور اجرایی روشهای فیاتی توسط دولت جدید ترامپ پایدار نخواهد بود.
خریدهای دولت ایالات متحده از بیت کوین بهشدت عمومی را بیگانه میکند
بدون شک، سیاست SBR به عنوان یک انتقال ثروت عظیم از مالیاتدهندگان ایالات متحده به بیت کوینداران ثروتمند تلقی خواهد شد. این بهطور گستردهای ناعادلانه و نامطلوب خواهد بود. بیت کوینداران یک گروه نسبتاً کوچک هستند. فدرال رزرو در سال ۲۰۲۲ دریافت که تنها ۸ درصد بزرگسالان آمریکایی هیچ کریپتویی را به عنوان سرمایهگذاری نگهداشتهاند، بهطوری که افراد ثروتمند در این گروه بیش از حد نمایان هستند.
حتی اگر SBR بهطور «غیرمالی» تأمین شود (برای مثال، با ارزیابی مجدد طلا به نرخ بازار آن و فروش برخی از طلا)، هنوز هم بهعنوان یک کمک نامشروع به بیت کوینداران تلقی خواهد شد. آن وجوه ممکن است برای هر چیزی استفاده شود – و آنها به بیت کوینداران تخصیص مییابند.
یک تغییر مالی عمده که به نفع یک گروه کوچک از آمریکاییها باشد، همه کسانی را که بیت کوین ندارند بر ضد بیت کوینداران قرار خواهد داد. و من شک دارم که بسیاری از آمریکاییها منطق SBR را ببینند، از آنجایی که در حال حاضر هیچ بحران مشخصی در مورد دلار ایالات متحده وجود ندارد.
نگرشها در ده یا بیست سال آینده ممکن است متفاوت باشد، اگر دلاسیون تسریع شود، ایالات متحده وارد نوعی وضعیت پیشفرض شود، نرخها بالا برود و کشورهای دیگر شروع به پذیرش بیت کوین بهعنوان یک دارایی ذخیره کنند. اما این دنیای امروز ما نیست.
اگر به خاطر داشته باشید، بخشودگی وامهای دانشجویی از آنجایی که بهعنوان یک نجات برای آمریکاییهای طبقه متوسط و بالاتر تلقی شد، نسبتاً نامحبوب بود که توانایی پرداخت هزینههای بالای تحصیل برای مدرکهای کمکیفیت را داشتند. (بهطور جالب، الیزابت وارن در سال ۲۰۱۹/۲۰ چرخهای از ۶۴۰ میلیارد دلار را بهطور یکجانبه بدون تأیید کنگره به منظور لغو وامهای دانشجویی پیشنهاد کرد. من شک دارم که بیت کوینداران بخواهند که آن پنجره اوورنتن خاص را باز کنند.)
برنامه بخشودگی وامهای دانشجویی باید حدود ۴۳ میلیون آمریکایی را بهرهمند کند، گروهی بزرگتر از دارندگان بیت کوین. جنجال بر سر یک ذخیره بیت کوین بسیار بدتر خواهد بود.
در حال حاضر، جهان مالی بهدلیل پذیرش تدریجی و ارگانیک به بیت کوین نزدیکتر میشود. یک ذخیره، آمریکاییهای عادی را در برابر بیت کوینداران قرار خواهد داد که این امر مسیر پذیرش بیت کوین را به شدت پیچیده میکند.
یک ذخیره بیت کوین هیچ هدف «استراتژیک» ندارد
اصطلاح واقعی SBR گیجکننده است، بهویژه قسمت «استراتژیک». دولت ایالات متحده تعداد کمی از کالاها را برای اهداف واقعاً استراتژیک نگه میدارد. مهمترین آنها ذخیره نفت استراتژیک است که وسیلهای برای ثبات بازارهای نفت است.
به اعتبار باید گفت که باید فصل بزرگی از نفت را در زمان قیمتهای بالا به فروش رسانید و بعداً آن را خریداری کرد و سودی به دست آورد. ما همچنین مقدار قابل توجهی از نفت گرمایشی، گاز، غلات، محصولات لبنی، معدنیهای نایاب مانند کبالت، تیتانیوم، تنگستن، هلیوم و تجهیزات پزشکی را نگهداری یا نگهداری کردهایم.
رشته مشترک این است که این کالاها نوعی استفاده عملی دارند و دولت در حفظ آنها برای شرایط اضطراری یا بازارهای تثبیتی علایق دارد.
بیت کوین در مقابل هیچ استفاده صنعتی ندارد. دولت ایالات متحده «نیازی» به بیت کوین برای تجارت در هیچ سطح قیمتی خاص ندارد. برای دولت تفاوتی ندارد که بیت کوین در قیمت ۱ دلار یا ۱ میلیون دلار معامله شود. بیت کوین همچنین جریانهای نقدی ایجاد نمیکند، بنابراین یک ذخیره به پرداخت بهره بر روی بدهی در آینده کمکی نمیکند.
تنها هدف «استراتژیک» که بیت کوین میتواند ایفا کند معادل اهداف موجود از داراییهای ذخیره دولتی ایالات متحده، مانند طلا و ارز خارجی است – یعنی، هیچ. همان طور که جورج سِلجین بهدقت توضیح میدهد، ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورهای توسعهیافته، واقعاً ذخایر ارزی متواضعی دارد. این به این دلیل است که دلار یک ارز واقعاً آزاد است و ایالات متحده اصلاً به مدیریت نرخ تبدیل نمیپردازد. تقریباً ۸۱۳۰ تن طلای که ایالات متحده در اختیار دارد، از سال ۱۹۷۱ هیچ کاربردی نداشتهاند. این طلا صرفاً به عنوان یک سنتی نگهداری میشود و بهدلیل سنتها نگهداری میشود. آخرین مداخلات عمده برای مدیریت نرخ تبدیل دلار در دهه ۱۹۸۰ رخ داد.
بیت کوینداران که به ایده ذخیره بیت کوین بحث میکنند، تمایل دارند نقش طلا را در سیستم دلار بسیار بزرگتر از آنچه که هست نشان دهند. در نهایت، ترازنامه دولت ایالات متحده به شدت بهظاهر در مقایسه با شمول سیستم دلار بیاهمیت است.
چیزهایی که واقعاً دلار را پشتیبانی میکند، عبارتند از:
- رشد GDP ایالات متحده، ایجاد بدهیهایی که تنها در دلار میتوان آنها را خاتمه داد
- اعتبار و ثبات دولت ایالات متحده و سیاست مالی
- بازارهای سرمایه ایالات متحده جذابترین و مایعترین در جهان هستند که آنها را به یک محلی برای سرمایهگذاری جهانی (به دلار) تبدیل میکند
- اثر شبکهای که از سلطه دلار در تسویه تجارت، بازارهای کالا، بازارهای ارز خارجی و بازارهای بدهی ناشی میشود
- نقش ادامهدار آمریکا به عنوان هژمون جهانی و ضامن تجارت و امنیت جهانی
طلا – و بیت کوین – امروز در معادله مالی آمریکایی مرتبط نیستند. شاید آنها روزی نقش داشته باشند، اما استاندارد فعلی غیرقابل تبدیل به هیچ وجه بر اساس ذخایر کالا نیست.
هیچ دلیلی برای یک SBR که بیت کوین را بهطور خاص مشخص کند وجود ندارد
چرا یک ذخیره از بیت کوینها؟ چرا نه چیز دیگری؟ بیت کوینداران هنوز پاسخ قانعکنندهای ارائه نکردهاند. بیت کوین بسیار با ارزش است (~۲ تریلیون دلار)، بهطور جهانی مایع است و توسط بسیاری از افراد نگهداری میشود، ممکن است بگویید. خوب، بیت کوین از این نظر منحصر به فرد نیست. آیا دلیلی وجود دارد که بتوانید در حمایت از یک ذخیره بیت کوین، که شامل مثلاً سهام اپل یا NVIDIA نمیشود، استدلال کنید؟
«خوب،» ممکن است بگویید، «اینها ادعای جریانهای نقدی شرکتها هستند و نه داراییهای واسطه. بیت کوین خاص است، زیرا نمیتواند ضبط شود یا تحت تأثیر قرار گیرد.» اما ظاهراً، ایالات متحده در معرض خطر ضبط داراییها و IP اپل یا NVIDIA نیست. این ممکن است استدلالی علیه یک کشور دیگر باشد که بخواهد ذخیرهای از سهام یک شرکت مستقر در ایالات متحده را ایجاد کند. اما ما در مورد دولت ایالات متحده صحبت میکنیم.
همچنین هیچ استدلالی برای یک ذخیره بیت کوین وجود ندارد که طلا را شامل نشود. اگر میخواهید یک دارایی سخت را دوباره پولی کنید و از آن بهعنوان مبنای سیستم ارزی خود استفاده کنید، طلا انتخاب واضحی است. اگر ما میخواهیم «از دیگر کشورها جلو بیفتیم» در زمینه داراییهای ذخیره (یک استدلال رایج که در حمایت از SBR مطرح میشود)، طلا بینظیر است، زیرا ما بیشتر از هر کس دیگری آن را داریم. به سادگی طلا را دوباره پولی کنید (از نرخ رسمی آن به قیمت بازار جاری خود)، و ما قبلاً جلو خواهیم بود.
طلا همچنین یک دارایی «دارندگی» است، بهطوری که مالکیت آن تنها ادعایی دربارهی داشتن میلهها و آجرهاست. اگر بیت کوینداران در ایجاد مجدد استاندارد برتون وودز II (و انتقال به مادی بر پایه پیش از ۱۹۷۱) موفق شوند، طلا واقعاً انتخاب بهتری خواهد بود. سابقه طولانیتری دارد، افراد بیشتری آن را دارا هستند (پس دوباره پولی کردن آن افراد کمتری را بیگانه میکند)، حدود نه برابر بیشتر از بیت کوین ارزش دارد، نوسانات بسیار کمتری دارد و ما در حال حاضر آن را داریم، پس پولی کردن آن بسیار ارزانتر خواهد بود (اگر نه رایگان).
اگر به طلا به دلیل اینکه یک دارایی «رشد بالا» مانند بیت کوین نیست، بدبین هستید، میتوانید به داراییهای سریعالرشد (و تولیدکننده) مانند سهام NVIDIA، اپل یا مایکروسافت فکر کنید. اگر ما در نظر داشته باشیم که کدام کالاها ممکن است ایالات متحده برای اهداف استراتژیک در آنها سرمایهگذاری کند، انتخاب اول من مراکز داده AI یا تولید چیپ است. اینها یقناً هدف استراتژیک واضحی دارند و همچنین از نظر اقتصادی تولیدکننده خواهند بود. با این حال، در اینجا به مباحث استفاده از منابع خزانه یا فدرال برای «سیاست صنعتی» میپردازیم.
بیشتر محافظه کاران و لیبرالیها نگران تخصیص منابع دولتی به این روش هستند و ترجیح میدهند که بخش خصوصی آن را حل کند. من طرفدار هزینهکرد عظیم زیرساختی بایدن نبودم، که احساس میکردم بسیار هدررفتزا است و به همین دلیل از تجاوز بیشتر به بخش خصوصی از سوی دولت حمایت نمیکنم، به ویژه نه از طریق انتشار بدون پوشش دلار.
بهطور کلی، دولت ایالات متحده معمولاً در بازارها با ابزارهای پولی خود فراتر از تعیین نرخها دخالت نمیکند؛ نقش آن تعیین قوانین و حفظ سیستم پایدار است، نه بهطور فعال هزینههای دولتی را به کالاها برای معاملات روزانه قرار دهد. (این دلیل است که بسیاری نسبت به آزادسازیهای بایدن از ذخیره نفت استراتژیک شکاک بودند.) ما یک اقتصاد سرمایهداری مبتنی بر بازار هستیم، نه یک اقتصاد برنامهریزی مرکزی. کار دولت نیست که یک صندوق پوشش کالا را مدیریت کند.
این به بخش خصوصی واگذار شده است، با دولت تنها در مواقعی که ضرورتی استراتژیک برای تقویت ذخایر یک کالا حیاتی خاص وجود دارد، وارد عمل میشود. در نهایت، دولت ایالات متحده هنوز مزیت میبرد اگر بخش خصوصی ایالات متحده در کالاها و داراییهایی که در طول زمان ارزشمند میشوند، سرمایهگذاری کند، از طریق مالیاتهای بر دارایی.
من به مدیران صندوق و تخصیصدهندگان سرمایه اعتماد بیشتری دارم تا بیروکراتها.
هیچ دلیلی برای ایجاد یک SBR در حال حاضر وجود ندارد
چرا باید امروز یک ذخیره از بیت کوین ایجاد کنیم؟ چه چیزی در این لحظه ویژه است که ذخیره بیت کوین ضرورت فوری دارد؟ هیچ چیز خاصی. دلار در حال سقوط نیست – در واقع در حال شکوفایی است. DXY در ۱۵ سال گذشته در حال افزایش بوده است – به احتمال زیاد به ضرر تولید ایالات متحده و کشورهایی با تعهدات دلاری.
ایالات متحده در حال رشد GDP خود نسبت به سایر نقاط جهان، به ویژه اروپا است که در حال کاهش کند است و چین که برای اولین بار با یک بحران اقتصادی جدی روبرو است. سهامهای آمریکایی به شدت از بقیه جهان پیشی گرفتهاند و بازار سهام ایالات متحده حدود ۵۰ درصد کل جهانی را تشکیل میدهد. هیچ نشانهای وجود ندارد که این روندها ادامه نداشته باشد.
«اما دلار در حال کاهش نسبت به داراییهای سخت، مانند طلا است»، شما ممکن است بگویید. «و قدرت خرید آن در حال کاهش است، همانطوری که با رژیمهای نسبتاً بالای تورم و متغیر روبرو هستیم.» اما هیچ بحران مشخصی در دلار وجود ندارد.
نرخها کمی بالاتر از آنچه در یک دهه گذشته بودهاند، اما هیچ کس درباره اعتبار دولت ایالات متحده در حال وحشت نیست. سهم دلار از ذخایر ارزی جهانی در طول دو دهه گذشته کمی کاهش یافته است، اما در آنجا هم هیچ بحران واقعی وجود ندارد. دلار هنوز بهطور جهانی حاکم است و هیچ رقیب قابل توجهی در هیچ جا وجود ندارد. نه یورو که غرق شده است و نه رنمینبی که (مدیریتشده) قابلیت یا رغبت کافی برای به چالش کشیدن دلار به عنوان دارایی ذخیره جهانی ندارد.
تنها دلیلی که SBR امروز بهصورت جدی مورد بحث قرار میگیرد، پیروزی انتخاباتی ترامپ است. بیت کوینداران به دلایل سیاسی به این موضوع چسبیدهاند با این امید که او نه تنها مقرراتی مناسب را پیریزی کند، بلکه واقعاً بهعنوان یک خریدار بیت کوین در سطح دولت عمل کند.
اما بیت کوین هنوز به اندازه لازم بزرگ یا مایع نیست که تأثیر قابل توجهی بر پرتفوی ذخایر ایالات متحده بگذارد و قطعاً برای این که بهعنوان یک کالا پولی مانند طلا تحت استاندارد طلا باشد، آماده نیست. ارزش آن امروز تنها حدود ~۲ تریلیون دلار است، در مقایسه با طلا با ارزش ~۱۷ تریلیون دلار. بیت کوین هنوز به شدت ناپایدار است و بهوضوح برای یک واحد حساب مناسب نیست (اگر ما بخواهیم به نوعی از سیستم دلار نمایهشده به بیت کوین منتقل شویم).
بیت کوینداران باید صبر بیشتری داشته باشند. بیت کوین در ۱۵ سال عمر خود عملکرد فوقالعادهای داشته و در حال تبدیل به یک دارایی پولی جهانی مهم است. این دارایی هیچگونه پذیرش کلانی را طی کرده و ETF بهعنوان تأیید نهایی آن عمل کردهاست.
به مرور زمان، نوسانات آن کاهش خواهد یافت (و سرمایه بازار و مایع آن افزایش خواهد یافت) و به یک دارایی مناسبتر برای بررسی جانب دولتها تبدیل خواهد شد. اما در حال حاضر، آن نقش معنیداری در سیستم پولی ایالات متحده ندارد.
مراقب باشید آنچه میخواهید
حقیقت این است که هیچ اضطراری برای تاسیس هر نوع ذخیرهای وجود ندارد. ایالات متحده هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد، بلکه تنها منتظر بماند. اگر بیت کوین ادامه دهد به پولی تبدیل شود و نهایتاً بر طلا چالش بزند و کشورهای دیگر بیت کوین را بهعنوان بخشی از صندوقهای ثروت ملی خود بپذیرند یا حتی شروع به «پشتیبانی» ارزهای خود با آن کنند، ایالات متحده زمان بسیار زیادی برای عمل دارد.
نهادها، سرمایهگذاران و افراد ایالات متحده از هر کس دیگری بیشتری بیت کوین دارند. دولت ایالات متحده وسایل کافی برای خرید بیت کوین در هر نقطه از سفر دارد، اگر واقعاً بخواهد که بخواهد به آن برسد.
آنها میتوانند بیت کوین را از طریق خریدهای بازار باز بهدست آورند. بهنظر من، آنها احتمالاً گزینه بسیار ارزانتری را انتخاب میکنند که عبارت است از تعیین یک سقف قیمت، ممنوعیت مالکیت خصوصی و وادار کردن تبدیل بیت کوینهای موجود در دست ایالات متحده، همانطور که در سال ۱۹۳۳ با طلا انجام دادند.
آنها همچنین میتوانند به سادگی بیت کوینهای موجود در پلتفرمهای داخلی را مصادره کنند – نگهدارندگان داخلی ایالات متحده از سایرین به مراتب بیشتر هستند. آنها همچنین میتوانند استخراجکنندگان را ملی کنند. آنها میتوانند مالیات بر سرمایه را افزایش دهند و اصرار کنند که بهصورت عینی پرداخت شوند. آنها میتوانند افراد شناخته شدهای که مقدار زیادی بیت کوین دارند را دستگیر کنند و سرمایههای آنها را مصادره کنند. آنها میتوانند منابعی را برای توسعه محاسبات کوانتومی صرف کنند که قابلیت سرقت از ~۴ میلیون سکه آسیبپذیر به کوانتوم را دارند.
«صبر کنید… نه این طور.» اما مشکل این است. شما بهعنوان کسی که نمیتوانید در مورد نحوه خرید بیت کوینها توسط دولت ایالات متحده تصمیم بگیرید. اگر شما موفق به اقناع آنها شوید که ترکیب بیت کوین چه فضیلتهایی دارد و واقعاً به دنبال کاهش ذخیره باشید، آنها این کار را از طریق هر روشی که بازار سیاسی برای آنها آسانتر باشد، خواهند کرد.
این لزوماً با بهترین منافع بیت کوینداران آمریکایی هماهنگ نیست. اگر انتخاب بین خرید ۱ میلیون BTC به قیمت ۱ میلیون دلار برای هر سکه (به مبلغ ۱ تریلیون دلار) و به سادگی مصادره ۱ میلیون سکه از طریق روش دیگری باشد، آنها روش کارآمدتر را انتخاب خواهند کرد.
اگر نه بیت کوین، ما چگونه باید دلار را تقویت کنیم؟
برای دولت ایالات متحده، توانایی بلندمدت آن یک نگرانی قابلملاحظه است. نسبت بدهی به GDP در حدود ۱۲۰% بالای دامنه تاریخی قرار دارد. هزینههای بهره بهعنوان سهم از GDP در بالاترین سطح خود در ۶۰ سال اخیر و در حال افزایش است. هزینههای خالص فدرال بهعنوان سهمی از GDP در بالاترین حد خود در یک قرن اخیر، به استثنای سطح بعد از جنگ جهانی دوم، قرار دارد.
در حالی که کسری از اوجگیری خود در زمان کووید کاسته شده، هنوز هم در سطح بالایی قرار دارد و به ما فضا بسیار کمی برای عمل در صورت بروز رکود میدهد. هزینههای بیمحابای چهار سال اخیر (و در حالی که واقعاً، در این مورد بر اساس consensus دو حزبی بود) منجر به افزایش تورم شده که هنوز با آن دستوپنجه نرم میکنیم.
سهم دلار از ذخایر ارزی جهانی از ۷۰% به ۶۰% در طول ۲۵ سال اخیر کاهش یافته است (اگرچه هیچ ارز فردی دیگری سهم قابلتوجهی نیافته است). و برخی خریداران بدهی اکنون از خرید اوراق خزانه ایالات متحده نگران هستند، پس از اینکه ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ ذخایر روسیه را مصادره کرد.
تمام این عوامل به یک مشکل بلندمدت بالقوه برای دلار اشاره میکند، هرچند که هیچ بحرانی به نظر نمیرسد که در حال وقوع باشد. این ممکن است در صورتی که ما با رکود مواجه شویم و دولت قادر به انجام هزینههای عظیم تحریکی نباشد، به دلیل بالا بودن نرخها، و با توجه به اینکه ما در حال حاضر کسری قابلتوجهی داریم، تغییر کند.
اگر به من بستگی داشت، من این اقدامات را انجام میدادم:
- افزایش رشد GDP از طریق هر وسیله ممکن. این به این معناست که انرژی ارزانتر را فراهم کنیم، صنایع رشد بالایی مانند AI را تشویق کنیم و بهطور کلی بخش خصوصی را آزاد کنیم.
- کاهش اندازه هزینههای دولتی، که به مراتب از سرمایهگذاریهای معاف از مالیات در بازارهای خصوصی هدررفتهتر است، برای کاهش کسری.
- محدود کردن مداخله سیاسی در بازارهای دلار، یعنی فهمیدن اینکه قدرت تحریم دلار در برابر کارآیی بینالمللی آن تجارتی تعادل دارد.
- اجازه دادن به اینکه تورم برای مدتی بالا برود تا بار بدهی را بهطور واقعی کاهش دهد.
خبر خوب این است که طرح ۳-۳-۳ وزیر خزانهداری ورودی اسکات بسنت بهطور بنیادی همین را انجام میدهد. نیازی به بیت کوین نیست.
این یک پست مهمان توسط نیک کارتر است. نظرات بیان شده بهطور کامل مربوط به خود اوست و لزوماً منعکسکننده نظرات BTC Inc یا مجله بیت کوین نیست.