یک پست در X از آنیتا پش که درباره خطرات خرید مقدار زیادی بیتکوین توسط دولتها و مؤسسات هشدار میدهد، این هفته ویروسی شد— حتی اگر تنها به خاطر یادداشتهای تند و تیز جامعهای که زیر آن ظاهر شد باشد. فکر میکنم نگرانی اصلی این است که این دارندههای بزرگ ممکن است قوانین توافق بیتکوین را تحت تأثیر قرار دهند تا سانسور را تحمیل کنند.
زمانی که صحبت از سانسور بهطور خاص شود، متمرکز شدن استخراج واقعاً تهدیدی مستقیمتر است. اما اگر تنها استخراجکنندهها در حال سانسور باشند، این وضعیت فقط به اندازهٔ آماده بودن اکثریت استخراجکنندهها برای ادامهٔ این کار— به قیمت از دستدادن هزینههای تراکنش— ادامه خواهد داشت. اگر و زمانی که سانسور متوقف شود، تراکنشها دوباره تأیید خواهند شد انگار هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است.
اما اگر نودهای اقتصادی نیز سانسور را به عنوان قوانین پروتکل جدید تحمیل کنند، در واقع میتوان آن را یک انشعاب نرم تلقی کرد. در این سناریو، استخراجکنندهها نمیتوانند از سانسور بدون تقسیم بلاکچین بین نودهای “بهروز شده” (سانسورکننده) و نودهای غیر بهروز شده برگردند؛ این یک انشعاب سخت خواهد بود. خریداران و فروشندگان دو نسخهٔ بیتکوین سپس تعیین خواهند کرد کدام بلاکچین ارزش بیشتری دارد؛ به همین دلیل است که برخی از بیتکوینیها نگران هستند که دولتها و سایر مؤسسات بزرگ سهم قابل توجهی از عرضهٔ بیتکوین را جمعآوری کنند.
این یک نگرانی معقول است و چیزی است که باید به آن توجه کرد. در عین حال (و مشابه با استدلال من در این نوشته)، برای من واضح نیست که دولتها یا مؤسسات بزرگ ریسک کنند و بر روی یک انشعاب سانسور بیتکوین شرطبندی کنند. اما حتی مهمتر از آن، ما کار زیادی نمیتوانیم برای جلوگیری از خرید بیتکوین توسط دولتها یا سایر مؤسسات انجام دهیم— و نباید هم انجام دهیم، زیرا این خود (به طور طنزآمیز) نوعی سانسور خواهد بود.
بهترین اقدام متقابل در این مورد در واقع قبلاً توسط نیکولاس پیشنهاد شده بود: بیتکوین خود را به MicroStrategy نفروشید.
این مقاله یک نگاه است. نظرات بیان شده به طور کامل نظرات نویسنده است و لزوماً بازتابدهندهٔ نظرات BTC Inc یا مجلهٔ بیتکوین نیست.