یک ضد استدلال علیه تقاضا برای افزایش قابلیت مقیاسپذیری با بیتکوین این است که «بیشتر مردم به هرحال خودشان نگهداری نمیکنند، پس چرا باید زحمت بکشیم؟»
این یک استدلال بسیار فرضی، متکبرانه و کاملاً نادرست است. این همان نوع اشتباه منطقی است که انسانها نمیتوانند از آن اجتناب کنند. وضعیت فعلی نشاندهنده آن است که آینده چگونه خواهد بود.
«امروز باران نمیبارد، پس فردا هم باران نخواهد بارید.» این دقیقاً نوع تفکری است که باعث شد بیتکوینرها در آخرین چرخه بازار به این نتیجه برسند که ما در اوج به ۱۰۰-۲۰۰ هزار دلار خواهیم رسید. این فرض به طرز وحشتناکی با یک سقف دوگانه در ۶۹ هزار دلار که تنها ~۳.۵ برابر بالاترین سطح قبلی بود تخریب شد.
ذات دوران دیجیتال که در آن زندگی میکنیم و تحولات رادیکالی که همه ما در مدت زمان کوتاهی در طول زندگییمان شاهد بودهایم باید مردم را از فرضیاتشان که حال حاضر نمایشی از طبیعت آینده است، بیدار کند، اما برای بسیاری از مردم این اتفاق نمیافتد.
ابتدا، بسیاری از افرادی که در حال حاضر سکههای خود را خود نگهداری نمیکنند حتی تفاوت بین خود نگهداری و نشستن سکههایشان روی Coinbase را درک نمیکنند. برای بسیاری از کاربران غیرحرفهای، همه آنها تنها اپلیکیشنهایی هستند که بیتکوین آنها را نگه میدارند. من در زمان خود در این حوزه، با تعامل با کاربران جدید، چندین بار با این تصور اشتباه روبرو شدهام. این کاربران حتی از این امکان آگاه نشدهاند و نادیده گرفتن آنها فقط ابزاری و فرضی است.
دوماً، کاربرانی که در حال حاضر تصمیم به خود نگهداری نمیگیرند عمدتاً به دلیل ترس از دست دادن کلیدهای خود هستند. این ترس از «مسئولیت» نیست. این ترس از ناتوانی آنها در مدیریت درست کلیدها و از دست دادن همه آنچه سرمایه گذاری کردهاند به دلیل ناتوانی یا اشتباهات واقعی یا حوادث غیرمترقبه است.
این دیگر سال ۲۰۱۳ نیست. مردم دیگر از کلیدهای خصوصی فردی پشتیبان تهیه نمیکنند. طرحهای مدیریت کلید از آن زمان پیشرفت زیادی کردهاند. بذرهای حافظه، کیفهای چند امضایی و غیره. حتی خزانههای پایهای که از تراکنشهای از پیش امضا شده استفاده میکنند وجود دارند، هرچند که به طور گسترده استفاده نمیشوند. ابزارهایی وجود دارند که خود نگهداری را به روشهایی که ایمنی و کمک در صورت اشتباهات و نیاز به بازیابی سکهها به خاطر از دست رفتن کلیدها را فراهم میآورند.
Unchained وجود دارد. Casa وجود دارد. Nunchuck وجود دارد. Bitkey وجود دارد. تمام این ابزارها هرچه زمان پیش میرود بهتر خواهند شد. با پذیرش Schnorr و Taproot، این طرحهای خود نگهداری دوستانه از روشهای بازیابی میتوانند سرورهای شخص ثالث را کور کنند تا در حین امضای تراکنش و استفاده عادی، این خدمات حتی چیزی درباره سکههایی که کاربران دارند یا تراکنشهایی که آنها همامضا میکنند یاد نگیرند. Taproot به کیفپولها اجازه میدهد تا کلیدهای بازیابی اضطراری را به دوستان یا اعضای خانواده واگذار کنند بدون اینکه آنها چیزی درباره آن سکهها بدانند، مگر در صورتی که به آنها نیاز داشته باشند.
ابزارهای مربوط به خود نگهداری در حال پیشرفت هستند و نگرشهای مردم در مورد خود نگهداری همزمان با این پیشرفتهای عظیم در فناوری تغییر خواهد کرد. نادیده گرفتن نیاز به مقیاسپذیری به این دلیل که مردم دلایلی برای این کار ندارند خصلتی خالص متکبرانه است.
این چیزی بیشتر از نگرش «من مال خودم را دارم، پس به همه بقیه بیاعتنا هستم» نیست. وضعیت فعلی جهان به گونهای بودن ضمانت نمیکند که در آینده هم اینگونه خواهد بود. تنها متکبران چنین فرضی دارند.
این مقاله یک نظر است. نظرات بیان شده به طور کامل متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات BTC Inc یا Bitcoin Magazine نیست.